احوالپرسیهای معمولی به زبان لوری
الفبای لوری
ترتیب حروف الفبای لری در خط پایه پاپریک
ا(ā )
ٱ(a )
اٛ (e )
اْ(ê )
ب پ ت ج چ خ د
ڌ (ď )
ر ز ژ س
ش ع
غ(q )
ف
ڤ(v)
ق(ğ )
ک کٛ گ
ڳ(ńg )
ل
لٛ (ł )
م
ن
ݩ(ň )
و (o )
ۏ (ô )
ۊ (u ) ۋ(ü)
ؤ(w)
ۉ (ö)
ه ی
ؽ (ý)
ئ ء
جمعا چهل و دو حرف
احوالپرسیهای معمولی به زبان لوری( با تاکید بر لری بختیاری گویش چارلنگی)
سلام خوش آمدی، بفرما: سلام خؤٱش آوڌی. بیاٛ هوناْ
وقتت به خیر رفیق: مٱجالت خؤٱش رٱفؽق
وقتت بخیر، برادرم، چطوری؟: مٱجالت خؤٱش گٱگم ٱئؤالت؟
اوضاع و احوالت چطوره؟: ٱئؤالت چتاٛرؽ؟
پیدات نیست؟ کجایی؟: دیارت نؽ؟ کوجنی؟
مشغول چه کاری هستی؟: چؽ اْکونی؟
داری چکار میکنی؟: هنؽ چؽ اْکونی؟
واقعا خسته نباشی: ڤ راسی زمٱنڌ نڤۊی
خوب: خو
بد: گٱن, لیش
خیلی ممنون، همچنین: یٱکولی مٱمنوݩ, ٱڤٱلی تو
خوبی از خودته، خیلی مردی: خوؤی زاْ خؤاٛتؽ، غٱلڤاْ پیایی
پدر و مادرت خوبن؟ سلامتن؟: دا ؤو بٱڤت خوؤن؟ تٱندرسن؟
تنت سلامت باشه: لارت آزا
چشمت روشن: تیٱت رۊشنا
در سایه شما، هستیم دیگه: زؽر سات، هؽڌیم دیٱ
قابل نداره، مبارک باشه: قاڤل نڌارؽ، موڤارک بۊ
خیلی بهش افتخار میکنم: غٱلڤاْ شٱنازی اْکونم ڤس
کوچکتم، بزرگوار، ممنون: کوچیرتم, گٱپ، مٱمنوݩ
دستت درد نکنه، زنده باشی: دٱست دٱرڌ نکونؽ، هاٛ بۊیی
بهش فکر نکن، هیچی نیست: ڤس فرگ مٱکوݩ، چیاٛ نؽ
دست از سرش بردار: ؤٱرڌس
میدونم که میتونی ، سعیتو بکن: اْڌونم کاْ اْتٱری، تٱقلا خؤاٛتاْ بکوݩ
مهم نیست، فراموشش کن: چیاٛ نؽ، میناْ فرگس مٱبۊ
امیدوارم، اشکال نداره: تمٱ دارم، بٱک نڌارؽ
تقاضای بخشش دارم، منو ببخش: موناْ بڤٱخش
تو را به خدا: توناْ خوڌا
چشممی، نفسمی: تیٱمی، هنامی/ هناسمی
خدا به همرات عزیزم: خوڌا ؤا دیارت ستینم
مواظب خودت باش: ڤیرت ؤا خؤاٛت بۊ
Comments
Post a Comment